per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
9
26
1154
تأثیر زکات بر توزیع درآمد در ایران طی سالهای 1380−1390
Examining the Impacts of Zakat on Income Distribution in Iran;
From 2002 to 2012
ویدا ورهرامی
vida.varahrami@gmail.com
1
جابر لایق گیگلو
layegh.jaber@yahoo.com
2
وحید لایق گیگلو
layegh.v@yahoo.com
3
استادیار دانشگاه شهید بهشتی
کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
کارشناس ارشد مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی
توزیع مناسب درآمد یکی از اهداف نظام اقتصادی اسلام است؛ بهطوریکه مکتب اسلام ریشه اصلی بسیاری از مشکلات اقتصادی را توزیع ناعادلانه درآمدها میداند و با وضع احکام مناسب به دنبال رفع این معضل اجتماعی−اقتصادی است. زکات یکی از این احکام و از مهمترین مالیاتهای اسلامی است که میتواند نقش مؤثری در دستیابی به توزیع عادلانه درآمد داشته باشد. لذا هدف این مقاله بررسی تأثیر زکات بر توزیع درآمد در ایران طی سالهای 1380−1390 میباشد. برای این منظور از ضریب جینی بهعنوان شاخصی برای توزیع درآمد و از الگوی خود توضیح برداری (VAR) و توابع واکنش آنی و تجزیه واریانس برای آزمون فرضیهها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که زکات اثر معناداری (هرچند اندک) بر ضریب جینی در کشور دارد و باعث کاهش نابرابری در کشور میشود.
توزیع مناسب درآمد یکی از اهداف نظام اقتصادی اسلام است؛ بهطوریکه مکتب اسلام ریشه اصلی بسیاری از مشکلات اقتصادی را توزیع ناعادلانه درآمدها میداند و با وضع احکام مناسب به دنبال رفع این معضل اجتماعی−اقتصادی است. زکات یکی از این احکام و از مهمترین مالیاتهای اسلامی است که میتواند نقش مؤثری در دستیابی به توزیع عادلانه درآمد داشته باشد. لذا هدف این مقاله بررسی تأثیر زکات بر توزیع درآمد در ایران طی سالهای 1380−1390 میباشد. برای این منظور از ضریب جینی بهعنوان شاخصی برای توزیع درآمد و از الگوی خود توضیح برداری (VAR) و توابع واکنش آنی و تجزیه واریانس برای آزمون فرضیهها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که زکات اثر معناداری (هرچند اندک) بر ضریب جینی در کشور دارد و باعث کاهش نابرابری در کشور میشود.
https://iee.rihu.ac.ir/article_1154_434abcd6da491ccd43310a16ceebc4cb.pdf
زکات
مالیات اسلامی
توزیع درآمد و ضریب جینی
Zakat
Islamic Taxes
Income Distribution
Gini Coefficients
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
27
44
10.30471/iee.2024.1287.1179
2169
بررسی انتقال نامتقارن تورم تولیدکننده و مصرفکننده در ایران
Investigating the Asymmetric Transition of Inflation between Consumer and Producer Price Indices in Iran: A Threshold Co-integration Analysis
سید مهدی موسویان
me.mousavian@gmail.com
1
رضا ثقفی کلوانق
killvana@gmail.com
2
زانا مظفری
me_mousavian@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تبریز
دانشجوی دوره دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تبریز
دانشجوی دوره دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تبریز
با توجه به وجود آثار رفاهی در بحث انتقال قیمت، بررسی تقارن بین شاخصهای قیمت، دلالتهای سیاستی مهمی را مینمایاند. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی ارتباط نامتقارن بین شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در ایران با استفاده از روش همگرایی آستانهای هانسن و سئو (2002) و همچنین رابطه علیت بین دو متغیر است. بدین منظور ابتدا وجود رابطه بلندمدت و رابطه علیت بین دو متغیر با استفاده از آزمون هم انباشتگی انگل−گرنجر و آزمون علیت تودا و یاماموتو (1995) طی دوره زمانی فروردین ماه 1369 تا مهرماه 1393 آزمون شده سپس با استفاده از مدل تصحیح خطای نامتقارن (TVECM) تعدیلات کوتاهمدت تحلیل شده است. نتایج حاکی از وجود یک رابطه بلندمدت مثبت بین شاخص قیمت تولیدکننده و مصرفکننده و رابطه علیت یکطرفه از شاخص قیمت مصرفکننده به شاخص قیمت تولیدکننده دارد که ماهیت فشار تقاضا تورم را نشان میدهد. همچنین رابطه کوتاهمدت نیز عدم تقارن دارد و در این پژوهش مدل دو رژیمی با یک حد آستانهای مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین تعدیلات کوتاهمدت براساس میزان انحراف از رابطه بلندمدت، با سرعتهای متفاوتی صورت میپذیرد.
با توجه به وجود آثار رفاهی در بحث انتقال قیمت، بررسی تقارن بین شاخصهای قیمت، دلالتهای سیاستی مهمی را مینمایاند. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی ارتباط نامتقارن بین شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) در ایران با استفاده از روش همگرایی آستانهای هانسن و سئو (2002) و همچنین رابطه علیت بین دو متغیر است. بدین منظور ابتدا وجود رابطه بلندمدت و رابطه علیت بین دو متغیر با استفاده از آزمون هم انباشتگی انگل−گرنجر و آزمون علیت تودا و یاماموتو (1995) طی دوره زمانی فروردین ماه 1369 تا مهرماه 1393 آزمون شده سپس با استفاده از مدل تصحیح خطای نامتقارن (TVECM) تعدیلات کوتاهمدت تحلیل شده است. نتایج حاکی از وجود یک رابطه بلندمدت مثبت بین شاخص قیمت تولیدکننده و مصرفکننده و رابطه علیت یکطرفه از شاخص قیمت مصرفکننده به شاخص قیمت تولیدکننده دارد که ماهیت فشار تقاضا تورم را نشان میدهد. همچنین رابطه کوتاهمدت نیز عدم تقارن دارد و در این پژوهش مدل دو رژیمی با یک حد آستانهای مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین تعدیلات کوتاهمدت براساس میزان انحراف از رابطه بلندمدت، با سرعتهای متفاوتی صورت میپذیرد.
https://iee.rihu.ac.ir/article_2169_c2d2cbb42d885e375a11bb4e2419cec4.pdf
تورم
شاخص قیمت
مدل آستانهای
انتقال نامتقارن
TVECM
Inflation
price index
asymmetric transmission
threshold model
TVECM
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
45
74
1156
مطالعه عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری مشتریان بانکی با تأکید بر متغیرهای کلان اقتصادی در ایران با استفاده از روش تحلیل بقا
Studying the Factors Affecting Credit Risk of Bank Customers with Emphasis on Macroeconomic Factors in Iran using Survival Analysis Method
ناهید رجبزاده مغانی
rajabzadehnahid@gmail.com
1
احمد سیفی
spring05@ferdowsi.um.ac.ir
2
محمدرضا لطفعلیپور
lotfalipour@um.ac.ir
3
مصطفی رزمخواه
razmkhah_m@um.ac.ir
4
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
استاد گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی
دانشیار گروه آمار دانشگاه فردوسی
این مطالعه با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر ریسک اعتباری مشتریان (با رویکرد زمان تا وقوع قصور) با توجه به متغیرهای کلان اقتصادی در ایران انجام شده است. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو پرسش زیر است: نخست، متغیرهای فردی مربوط به مشتریان و متغیرهای مربوط به وام چه اثری بر ریسک اعتباری دارند؟ و دوم، عوامل اقتصاد کلان چه اثری بر ریسک اعتباری دارند؟ بدینمنظور از یک نمونه تصادفی شامل 5316 نفر از مشتریان که در بازۀ زمانی 1388−1393 از بانک مسکن وام گرفتهاند استفاده شده است. نتایج الگوی کاکس بدون متغیرهای اقتصاد کلان حاکی از آن است که متغیرهای میزان تسهیلات، تعداد اقساط، وضعیت تأهل، تحصیلات، سن، نوع شغل و تعداد فرزند اثر معناداری بر ریسک قصور مشتریان دارند. نتایج الگوی کاکس با اقتصاد کلان نشان میدهد متغیرهای نوع شغل و تعداد فرزند بر ریسک قصور اثر معناداری ندارند؛ اما متغیر نرخ بهره اثر معناداری بر ریسک قصور مشتریان دارد. اثرگذاری سایر متغیرهای فردی همانند الگوی بدون اقتصاد کلان است. در این الگو متغیرهای اقتصاد کلان شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد شاخص قیمت مسکن و رشد اقتصادی اثر معناداری بر ریسک قصور دارند؛ بهطوریکه نرخ تورم و نرخ بیکاری اثر مثبت و رشد شاخص قیمت مسکن و رشد اقتصادی اثر منفی بر ریسک قصور دارند. مقایسه باقیمانده کاکس−اسنل برای هر دو الگو نشان میدهد که الگو با متغیرهای اقتصاد کلان کارایی بیشتری دارد. همچنین اندازهگیری آماره سی هرل بر روی دادههای آزمایش نشان میدهد الگوی با اقتصاد کلان نسبت به الگوی دیگر قدرت پیشبینی بسیار بالاتری دارد. لذا بانکها جهت پیشبینی دقیقتر وضعیت مشتریان خود باید شرایط کلان اقتصادی در کشور را نیز در نظر بگیرند.
این مطالعه با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر ریسک اعتباری مشتریان (با رویکرد زمان تا وقوع قصور) با توجه به متغیرهای کلان اقتصادی در ایران انجام شده است. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو پرسش زیر است: نخست، متغیرهای فردی مربوط به مشتریان و متغیرهای مربوط به وام چه اثری بر ریسک اعتباری دارند؟ و دوم، عوامل اقتصاد کلان چه اثری بر ریسک اعتباری دارند؟ بدینمنظور از یک نمونه تصادفی شامل 5316 نفر از مشتریان که در بازۀ زمانی 1388−1393 از بانک مسکن وام گرفتهاند استفاده شده است. نتایج الگوی کاکس بدون متغیرهای اقتصاد کلان حاکی از آن است که متغیرهای میزان تسهیلات، تعداد اقساط، وضعیت تأهل، تحصیلات، سن، نوع شغل و تعداد فرزند اثر معناداری بر ریسک قصور مشتریان دارند. نتایج الگوی کاکس با اقتصاد کلان نشان میدهد متغیرهای نوع شغل و تعداد فرزند بر ریسک قصور اثر معناداری ندارند؛ اما متغیر نرخ بهره اثر معناداری بر ریسک قصور مشتریان دارد. اثرگذاری سایر متغیرهای فردی همانند الگوی بدون اقتصاد کلان است. در این الگو متغیرهای اقتصاد کلان شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد شاخص قیمت مسکن و رشد اقتصادی اثر معناداری بر ریسک قصور دارند؛ بهطوریکه نرخ تورم و نرخ بیکاری اثر مثبت و رشد شاخص قیمت مسکن و رشد اقتصادی اثر منفی بر ریسک قصور دارند. مقایسه باقیمانده کاکس−اسنل برای هر دو الگو نشان میدهد که الگو با متغیرهای اقتصاد کلان کارایی بیشتری دارد. همچنین اندازهگیری آماره سی هرل بر روی دادههای آزمایش نشان میدهد الگوی با اقتصاد کلان نسبت به الگوی دیگر قدرت پیشبینی بسیار بالاتری دارد. لذا بانکها جهت پیشبینی دقیقتر وضعیت مشتریان خود باید شرایط کلان اقتصادی در کشور را نیز در نظر بگیرند.
https://iee.rihu.ac.ir/article_1156_0fc5982a748133c91f3e478ea2c707a1.pdf
ریسک اعتباری
روش تحلیل بقا
متغیرهای اقتصاد کلان
الگوی کاکس
بانک مسکن
credit risk
Survival Analysis
Macroeconomic variables
Cox Model
Maskan Bank
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
75
95
1157
تأثیر آستانهای تورم بر نابرابری درآمد در ایران: مدل رگرسیون انتقال ملایم (STR)
Threshold Effect of Inflation on Income Inequality: Smooth Transition Regression (STR) Model
ابوالقاسم گلخندان
golkhandana@gmail.com
1
دانشجوی دکتری دانشگاه لرستان
تورم یکی از عوامل مهم در نابرابری درآمد میباشد که تأثیر آن از لحاظ نظری و تجربی مبهم و نامشخص است. در این راستا مطالعه حاضر تلاش کرده است به بررسی اثرگذاری غیرخطی تورم بر نابرابری درآمد در ایران بپردازد. به این منظور از مدل رگرسیون انتقال ملایم (STR) و دادههای سالیانه دورۀ زمانی 1348−1392 استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل STR، ضمن تأیید تأثیر غیرخطی تورم بلندمدت بر نابرابری درآمد، نشان داده که نرخ تورم در قالب یک ساختار دو رژیمی با مقدار آستانهای 68/14 درصد، بر نابرابری درآمد اثر گذاشته است؛ بهگونهایکه نرخ تورم بلندمدت در رژیم اول، تأثیر منفی بر نابرابری درآمد در ایران گذاشته، در حالی که در رژیم دوم این اثر مثبت میباشد. لذا فرضیه اثرگذاری U شکل تورم بر نابرابری درآمد در اقتصاد ایران رد نمیشود.
تورم یکی از عوامل مهم در نابرابری درآمد میباشد که تأثیر آن از لحاظ نظری و تجربی مبهم و نامشخص است. در این راستا مطالعه حاضر تلاش کرده است به بررسی اثرگذاری غیرخطی تورم بر نابرابری درآمد در ایران بپردازد. به این منظور از مدل رگرسیون انتقال ملایم (STR) و دادههای سالیانه دورۀ زمانی 1348−1392 استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل STR، ضمن تأیید تأثیر غیرخطی تورم بلندمدت بر نابرابری درآمد، نشان داده که نرخ تورم در قالب یک ساختار دو رژیمی با مقدار آستانهای 68/14 درصد، بر نابرابری درآمد اثر گذاشته است؛ بهگونهایکه نرخ تورم بلندمدت در رژیم اول، تأثیر منفی بر نابرابری درآمد در ایران گذاشته، در حالی که در رژیم دوم این اثر مثبت میباشد. لذا فرضیه اثرگذاری U شکل تورم بر نابرابری درآمد در اقتصاد ایران رد نمیشود.
https://iee.rihu.ac.ir/article_1157_e9a69ebbc4552e41d2a687fbb1af09d1.pdf
تورم
نابرابری درآمد
مدل رگرسیون انتقال ملایم (STR)
Inflation
Income Inequality
Iran
Smooth Transition Regression (STR) model
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
97
119
1158
طراحی الگوی تعیین نرخ بهینه سود بانکی در ایران
Designing the Optimal Banking Interest Rate Model in Iran
محمدجواد محققنیا
mgmohagh@yahoo.com
1
محمدعلی دهقان دهنوی
dehghandehnavi@gmail.com
2
محسن رحمتینیا
mohsen_rahmati_nia@yahoo.com
3
عضو هیئت مدیره بانک رفاه کارگران
عضو هیأت علمی گروه بانکداری اسلامی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی، مؤسسه عالى بانکدارى ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
در پژوهش حاضر حوزههای ششگانۀ بانکداری اسلامی، قوانین کلی کشور، مقرارت نظارتی و مدیریت ریسک، مدیریت دارایی بدهی، ساختار بازار بانکی و اقتصاد کلان بررسی و با آسیبشناسی شیوه فعلی پرداخت سود، الگویی جدید برای رفع این نقصها طراحی شد. در این الگو، با در نظر گرفتن پیشینه سودآوری و کارایی هر بانک، نرخی به صورت درصدی از میانگین وزنی سود قطعی دورههای مالی گذشته تعیین و ملاک سود علیالحساب یا تبلیغات قرار میگیرد. سود قطعی پایان دوره نیز به صورت درصدی از سودآوری کل منابع بانک در دورۀ مالی، به سپردهگذاران اختصاص مییابد. از مزیتهای این الگو، سوق دادن رقابت بانکی به سوی کارایی و کاهش حاشیه سود بانکی، کاهش شکاف پسانداز سرمایهگذاری و آزادی بیشتر در بازار بانکی و بهبود دید عموم مردم به بانکداری اسلامی است.
در پژوهش حاضر حوزههای ششگانۀ بانکداری اسلامی، قوانین کلی کشور، مقرارت نظارتی و مدیریت ریسک، مدیریت دارایی بدهی، ساختار بازار بانکی و اقتصاد کلان بررسی و با آسیبشناسی شیوه فعلی پرداخت سود، الگویی جدید برای رفع این نقصها طراحی شد. در این الگو، با در نظر گرفتن پیشینه سودآوری و کارایی هر بانک، نرخی به صورت درصدی از میانگین وزنی سود قطعی دورههای مالی گذشته تعیین و ملاک سود علیالحساب یا تبلیغات قرار میگیرد. سود قطعی پایان دوره نیز به صورت درصدی از سودآوری کل منابع بانک در دورۀ مالی، به سپردهگذاران اختصاص مییابد. از مزیتهای این الگو، سوق دادن رقابت بانکی به سوی کارایی و کاهش حاشیه سود بانکی، کاهش شکاف پسانداز سرمایهگذاری و آزادی بیشتر در بازار بانکی و بهبود دید عموم مردم به بانکداری اسلامی است.
https://iee.rihu.ac.ir/article_1158_1102cae4c5be6541cd6eb563fe6096bb.pdf
بانکداری بدون ربا
سود بانکی
سود علیالحساب
سود مشاع و بانکداری ایران
Interest Free Banking
Banking Interest Rate
On-Account Profit
Mutual Interest
Iran's Banking System
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
121
142
1159
تئوری نمایندگی، ساختار سرمایه و عملکرد شرکت در شرکتهای پذیرفته شدۀ بورس اوراق بهادار تهران
Agency Theory, Capital Structure and Firm Performance in Tehran Stock Exchange
سیدهادی عربی
sharabi@gmail.com
1
ریحانه ربیعی
r.rabiee@ut.ac.ir
2
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق مالی پردیس فارابی دانشگاه تهران
بر مبنای تئوری نمایندگی، تعارضات نمایندگی بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه شرکتها محسوب میشود. همچنین تصمیمات تأمین مالی، بهعنوان یکی از تصمیمات استراتژیک در اداره شرکتها، تحت تأثیر سازوکارهای راهبری شرکت قرار دارد. هدف این مقاله بررسی تجربی تأثیر انتخاب ساختار سرمایه بر عملکرد شرکت در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نوع توصیفی−همبستگی بوده و از روش دادههای تلفیقی جهت تخمین مدل استفاده شده است. در این پژوهش 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سالهای 1385−1392 بررسی شده است. مقاله درصدد بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و عملکرد شرکت میباشد که برای این منظور دو فرضیه (رابطه منفی معناداری بین نسبت بدهی (کوتاهمدت و بلندمدت) و بازده حقوق صاحبان سهام/بازده داراییها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد) مطرح شد که هر دو فرضیه در سطح اطمینان 95 درصد قابل رد شدن نبودند. نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از رگرسیون دادههای تلفیقی بهدست آمد، رابطه معکوسی بین نسبت بدهی و عملکرد شرکت نشان داد؛ یعنی استفاده بیشتر از اهرم مالی، سودآوری شرکت را تضعیف میکند، گرچه توقع بر آن است که نظارت قوی مؤثر بانک در سیستم بانکی بدون ربا موجب بهبود عملکرد شرکتهای تسهیلات گیرنده از بانک باشد؛ ولی متأسفانه نتایج، چنین انتظاری را برآورده نمیکند.
بر مبنای تئوری نمایندگی، تعارضات نمایندگی بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه شرکتها محسوب میشود. همچنین تصمیمات تأمین مالی، بهعنوان یکی از تصمیمات استراتژیک در اداره شرکتها، تحت تأثیر سازوکارهای راهبری شرکت قرار دارد. هدف این مقاله بررسی تجربی تأثیر انتخاب ساختار سرمایه بر عملکرد شرکت در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نوع توصیفی−همبستگی بوده و از روش دادههای تلفیقی جهت تخمین مدل استفاده شده است. در این پژوهش 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سالهای 1385−1392 بررسی شده است. مقاله درصدد بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و عملکرد شرکت میباشد که برای این منظور دو فرضیه (رابطه منفی معناداری بین نسبت بدهی (کوتاهمدت و بلندمدت) و بازده حقوق صاحبان سهام/بازده داراییها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد) مطرح شد که هر دو فرضیه در سطح اطمینان 95 درصد قابل رد شدن نبودند. نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از رگرسیون دادههای تلفیقی بهدست آمد، رابطه معکوسی بین نسبت بدهی و عملکرد شرکت نشان داد؛ یعنی استفاده بیشتر از اهرم مالی، سودآوری شرکت را تضعیف میکند، گرچه توقع بر آن است که نظارت قوی مؤثر بانک در سیستم بانکی بدون ربا موجب بهبود عملکرد شرکتهای تسهیلات گیرنده از بانک باشد؛ ولی متأسفانه نتایج، چنین انتظاری را برآورده نمیکند.
https://iee.rihu.ac.ir/article_1159_3761ba271625fa516fb6a3f6aa7b9c81.pdf
تئوری نمایندگی
ساختار سرمایه
عملکرد شرکت
بورس
اوراق بهادار
Agency Theory
Capital Structure
Firm Performance
Tehran Stock Exchange
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی
1735-3300
2588-5812
2016-03-20
13
25
143
175
1160
تحلیل راهبردهای کلان جهت پیشگیری از بحران های مالی در اقتصاد ایران
Analysis of macro strategies to prevent financial crises In Iran's economy
حامد تاجمیر ریاحی
hamedtajmir@gmail.com
1
محمد رحمتی
m69rahmati@gmail.com
2
فرزانه اشعریون قمیزاده
ghomizadehfarzaneh@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری مدیریت مالی دانشگاه امام صادق (ع)
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی دانشگاه امام صادق (ع)
دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه تهران
بحرانهای مالی در سیستمهای اقتصادی و مالی مختلف در دنیا، همواره محققان را بر آن داشته است که به آسیبشناسی و شناسایی علل مختلف آن و در مرحله بعدی درمان آن بپردازند. در یک بحران، اجزای مختلف یک سیستم با توجه به وجود نقص در سایر اجزا دچار اختلالات شدیدی میشوند و چون بحران مالی پدیدهای است که در سطح جهانی اتفاق میافتد؛ لذا کشورهای مختلف قبل از اینکه بحران آنها را نیز فرا بگیرد، اقدامات پیشگیرانهای را در پی میگیرند. در این مقاله با مطالعه تجربیات کشورهای مختلف، نخست، علل شکلگیری بحران در آن کشورها تبیین شده است و دوم، راهکارهای مورد استفاده این کشورها، نقد و بررسی و در نهایت بهوسیله ساختار سلسله مراتبی گروهی (GAHP) راهبردهای پیشگیری از بحرانهای مالی در کشور رتبهبندی شده است. به موجب نتایج از منظر کارشناسان بهترین راهبرد کلی برای ایران، تقویت مقررات، رویه و حاکمیت شرکتی و بعد از آن جلوگیری از نوسانات چرخه تجاری است و در راهبردهای عملیاتی رتبه اول مربوط به افزایش الزامات سرمایهای نهادهای مالی بهخصوص بانکها بوده است و بعد از آن مدیریت ریسک در نهادهای مالی بیشترین اهمیت را دارد.
بحرانهای مالی در سیستمهای اقتصادی و مالی مختلف در دنیا، همواره محققان را بر آن داشته است که به آسیبشناسی و شناسایی علل مختلف آن و در مرحله بعدی درمان آن بپردازند. در یک بحران، اجزای مختلف یک سیستم با توجه به وجود نقص در سایر اجزا دچار اختلالات شدیدی میشوند و چون بحران مالی پدیدهای است که در سطح جهانی اتفاق میافتد؛ لذا کشورهای مختلف قبل از اینکه بحران آنها را نیز فرا بگیرد، اقدامات پیشگیرانهای را در پی میگیرند. در این مقاله با مطالعه تجربیات کشورهای مختلف، نخست، علل شکلگیری بحران در آن کشورها تبیین شده است و دوم، راهکارهای مورد استفاده این کشورها، نقد و بررسی و در نهایت بهوسیله ساختار سلسله مراتبی گروهی (GAHP) راهبردهای پیشگیری از بحرانهای مالی در کشور رتبهبندی شده است. به موجب نتایج از منظر کارشناسان بهترین راهبرد کلی برای ایران، تقویت مقررات، رویه و حاکمیت شرکتی و بعد از آن جلوگیری از نوسانات چرخه تجاری است و در راهبردهای عملیاتی رتبه اول مربوط به افزایش الزامات سرمایهای نهادهای مالی بهخصوص بانکها بوده است و بعد از آن مدیریت ریسک در نهادهای مالی بیشترین اهمیت را دارد.
https://iee.rihu.ac.ir/article_1160_8ec032adc4f498c4ee276a7ffc1abbef.pdf
بحران مالی
مدیریت ریسک
ثبات مالی و اقتصادی
تحلیل سلسله مراتب گروهی
Financial Crisis
Risk Management
Financial and Economic Stability
Group Analytic Hierarchy Process (GAHP)