2
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی
چکیده
اضافه کردن شاخصهای نهادی در مدلهای کوشش مالیاتی ضمن بهبود توضیح دهندگی این مدلها، برخی از مشکلات روشی مدلهای سنتی و مدلهای تلفیقی را روشن می کند. برای رفع برخی از این مشکلات، با استفاده از منطق اقدام جمعی، الگویی برای تحلیل قدرت مالیات ستانی دولت ارایه شده است. در این الگو نهادها از مسیر تسهیل کنش جمعی مؤدیان مالیاتی، سه حوزه قانون گذاری مالیاتی، سازمان اجرای مالیات و ضمانت اجرای مالیات را تحت تاثیر قرار می دهند. از این رو این فرضیه مطرح می شود که در شرایطی که نهادها کنش جمعی مؤدیان مالیاتی را تسهیل نکنند، توانایی دولت برای وصول مالیاتهای مستقیم محدود خواهد بود. این فرضیه با شواهد تاریخی مطالعات جامعه شناسی مالی سازگاری دارد. مرور شواهد تاریخی مالیات ستانی ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی نیز، حاکی از مفید بودن این فرضیه برای تبیین ناتوانی دولت در وصول مالیات است. در دوره مذکور علی رغم تغییرات مکرر در مدیریت و قوانین مالیاتی، دولتها قادر به وصول مالیاتهای مستقیم نبوده اند. این مسئله برای سالهایی که نقش درآمدهای نفتی در بودجه دولت کمرنگ تر بوده نیز مشاهده می شود.