نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تبریز
2 استاد علوم اقتصادی دانشگاه تبریز
3 دانشیار علوم اقتصادی دانشگاه تبریز
چکیده
در این مقاله دیدگاه چهار نظریهپرداز معاصر درباره عدالت اجتماعی با تأکید بر چیستی عدالت بررسی شده است. هایک به نمایندگی از آزادیگرایان، رالز بهعنوان تأثیرگذارترین فیلسوف سیاسی معاصر غرب و شهید مطهری و شهید صدر بهعنوان نظریهپردازان اسلامی انتخاب شدهاند. هایک تنها به عدالت فردی معتقد است و مفهومی به نام عدالت اجتماعی را باور ندارد، از دیدگاه او عدالت عبارت است: قواعد رفتاری در حوزه فردی. نقطه کانونی در اندیشههای هایک مفهومی به نام نظم خودجوش است و به باور او بیشتر پدیدههای اجتماعی از چنین نظمی پیروی میکنند.
هدف اصلی رالز ارائه اصول بیطرفانه برای عدالت است تا تضاد میان آزادی و عدالت در جوامع لبیرال−دموکرات به کمترین برسد. از دیدگاه او عدالت، توافق آزاد افراد در وضع نخستین است. راهنمای اصلی رالز در استخراج اصول عدالت، اصل بیشترین حداقل و ناآگاهی افراد از موقعیت اجتماعی آینده است.
شهید مطهری عدالت را همان رعایت حقوق میداند. او هم حقوق طبیعی (فطری) فرد را به رسمیت میشناسد و هم برای اجتماع حقوقی قائل است. از دیدگاه ایشان تنها راه مشروعیت و اعتبار حقوق طبیعی این است که هدفداری نظم عالم پذیرفته شود. از دیدگاه صدر با وجود آنکه عدالت یکی از اصول سهگانه ساختمان عمومی اقتصاد اسلامی است، ولی جایگاه عدالت فراتر از یک اصل بوده، سنگ زیربنای مکتب اقتصاد اسلامی است. افزونبر این، اسلام با وضع دو اصل یعنی همکاری عمومی (اصل تکافل عام) و توازن اجتماعی، حساسیت خود نسبت به آرایش نهایی امکانات در جامعه را نشان داده است.
کلیدواژهها