نقد مبانی روش‌شناختی اقتصاد مالی کلاسیک همراه با ملاحظات مالی رفتاری

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری اقتصاد مالی، دانشگاه اصفهان

2 دانشیار دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان

3 استادیار دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه اصفهان

4 دانشیار دانشکده ادبیات گروه معارف اهل بیت، دانشگاه اصفهان

10.30471/iee.2022.8452.2227

چکیده

نظریه‌پردازی اقتصادمالی کلاسیک بر فردگراییِ روش‌شناختی در چارچوب معرفت‌شناسی دکارتی استوار شده است. بر مبنای این ساختار عقل گرا، سرمایه گذار بهره مند از عقلانیت نامحدود، خودخواهی نامحدود و اراده نامحدود است. بر اساس این سه فرض، اصول اولیه رفتار سرمایه گذار در قالب یک مجموعه اصل موضوعی، صوری سازی شده و همه قضایا و نظریات با استنتاج منطقی از اصول موضوعه تولید می شوند. اما در عمل، رفتار مشاهده‌شده بازارهای مالی با آنچه این نظریات پیش بینی کرده اند فاصله معنا داری دارد. دیدگاه های رقیب تلاش کرده‌اند مبتنی بر باورهای خود توضیحی برای بحران‌های مالی ارائه نمایند. در این میان مالی رفتاری دلیل عدم تحقق پیش بینی ها را وجود انواع سوگیری های رفتاری سرمایه گذاران نسبت می دهد به این معنا که انتخاب واقعی افراد تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی فاصله قابل پیش بینی از الگوهای مد نظر مالی کلاسیک دارد. در سه دهه گذشته نظریه‌پردازان مالی رفتاری انواع سوگیری در رفتار سرمایه‌گذاران را شناسایی و دسته‌بندی کرده و ادبیات غنی در این زمینه فراهم آورده‌اند؛ اما پرسشی که این مطالعه به آن پرداخته است این‌که چرا باید توجه خود در یافتن منشأ بحران‌ها را محدود به رفتار سرمایه‌گذاران نموده و در این میان نظریه‌پردازان را بری از هر نوع سوگیری بدانیم؟ ازآنجاکه نظریه‌پردازان انسان هستند و روش نظریه‌پردازی در مالی کلاسیک نیز مبتنی بر عقلانیت است احتمال وجود سوگیری در رفتار نظریه‌پردازان وجود ندارد؟ بر اساس یافته‌های این پژوهش، نظریه‌پردازان مالی کلاسیک در دو موضوع انتخاب «روش نظریه‌پردازی» و انتخاب «ابزار ریاضی» درگیر سوگیری بوده‌اند و این عامل در کنار سوگیری‌های سرمایه‌گذاران، منتج به بحران اعتبارشده است. پیش‌نیاز رفع این اشکال، بازنگری درروش شناسی دانش اقتصاد مالی کلاسیک است که تحقق آن در ساختار فلسفی دانش مرسوم اقتصاد ممکن نیست.

کلیدواژه‌ها